Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@13:38:39 GMT

۵۰سالگی را ندید ولی نامش ماند

تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۰۶۳۵

۵۰سالگی را ندید ولی نامش ماند

هجدهم دی‌ماه زادروز بهرام صادقی است؛ نویسنده‌ای که نامش با دو اثر مشهورش «ملکوت» و «سنگر و قمقمه‌های خالی» به جا مانده است.

به گزارش ایسنا، بهرام صادقی در دی‌ماه ۱۳۱۵ در شهر نجف‌آباد اصفهان  متولد شد که دو روایت درباره روز تولد او وجود دارد؛  ۱۵ دی روایت خانوادگی و ۱۸ دی به روایت شناسنامه‌.

او دوران دبستان را در زادگاهش به اتمام رساند و برای دوران متوسطه راهی اصفهان شد و بعد هم برای تحصیل در رشته پزشکی راهی تهران شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گفته خود صادقی، نوشتن را از شش‌سالگی آغاز کرده است؛ «در خود احساسی، چیزی را سراغ داشتم که در بچه‌های هم‌سن و سالم پیدا نمی‌شد. چیزی رنج‌آور و آزاردهنده... آنگونه سهمگین که قادر نبودم با کلمات رایجی که بر سر زبان مردم بود، بازگو کنم. می‌باید ذهنیات خود را، در فرم و شکل دیگری بیان می‌کردم. شکل و فرمی که بعدا به چنگ آوردم که همانا داستان و شعر بود. به مدرسه رفتم و خواندن و نوشتن آموختم و شب‌ها، هنگام نظاره آسمان و ستاره، آن یورش ذهنی را به روی کاغذ می‌آوردم.»

او هم شعر می‌گفت و هم داستان می‌نوشت؛ «پیش از آنکه که قصه بنویسم، شعر می‌گفتم. زمانی که به مدرسه نمی‌رفتم، با شعر الفت بیشتری داشتم. وقتی می‌گویم شعر، قصدم سرودن در اندازه ذهنی یک کودک است. کودکی با حساسیت‌های بیشتر نسبت به سن و سالش. به مدرسه که می‌رفتم، شعرهایم استحکام بیشتری یافت. در اصفهان بود که با اشعار شاعران نوپرداز آشنا شدم. جسته و گریخته کتاب‌هایی به دستم افتاد. با خواندن همین کتاب‌ها بود که فرم و محتوای شعرهایم، رنگ و وزن دیگری گرفت. کلاس ششم طبیعی بودم که به‌جای شعر گفتن، به قصه‌پردازی روی آوردم. فاصله میان نخستین داستانی که نوشتم، و نخستین داستانی که به‌چاپ سپردم، سه داستان بود. «فردا در راه است» اولین قصه من بود که به چاپ رسید. در مجله سخن... اما همکاری من با مطبوعات از طریق شعر بود. سال سوم متوسط با نام مستعار شعر می‌فرستادم.»  او که دوست داشت نام مستعارش از اسم و فامیلی‌اش به دست آمده باشد نام «صهبا مقداری» را برای خود انتخاب کرده بود که درهم ریخته اسم خود، بهرام صادقی بود.

داستان‌هایش را در مجله‌های ادبی چون سخن، صدف، فردوسی، کیهان هفته، جنگ اصفهان، جهان‌ نو و جنگ فلک‌ افلاک منتشر می‌کرد.

هرچند از این نویسنده که از چهره‌های «جُنگ اصفهان» بود، به لحاظ کمی آثار زیادی به جا نمانده است، ولی بسیاری از او به عنوان نویسنده‌ای پیش‌رو نام می‌برند؛ «ملکوت» داستان بلندی از صادقی است که برای نخستین‌بار در شماره ۱۲، یکشنبه ۳ دی ۱۳۴۰ کتاب هفته  چاپ شده بود که در این مجموعه آمده و بعدا هم به‌طور مستقل به چاپ رسید. کتاب «سنگر و قمقمه‌های خالی» اثر شناخته‌شده‌ دیگری از بهرام صادقی است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۴۹ در انتشارات کتاب زمان منتشر شد و در واقع مجموعه‌ای از ۲۴ داستان کوتاه اوست که در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۶ در نشریه‌هایی نظیر سخن، کیهان هفته، کتاب هفته و فردوسی به چاپ رسیده‌اند.

حسن میرعابدینی در کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران» درباره او نوشته است: «بهرام صادقی دو دسته داستان نوشته است، در داستان‌های اولیه درونی‌ترین جریان‌های روحی انسان‌ها را در شکل‌هایی آن‌چنان تازه بیان می‌کند که مرزهای داستان‌نویسی مألوف را پشت سر می‌گذارد و سبکی نومایه می‌آفریند. اما در داستان‌های دیگرش - که آن‌ها را داستان‌های فلسفی می‌نامیم - یک وضع کلی بشری را مطرح می‌کند. در این داستان‌ها، شخصیت‌ها و مفاهیم رمان «ملکوت» را تمرین می‌کند. در واقع طی نوشتن این آثار است که «ملکوت» در ذهنش شکل می‌گیرد. از این‌رو برای شناخت این رمان باید داستان‌های فلسفی نویسنده را مورد توجه قرار دهیم. درون‌مایه‌ این داستان‌ها مرگ است: «صادقی از ترس مرگ می‌کوشد مرگ را بشناسد و آن را تحقیر کند.»

 بهرام صادقی در مصاحبه‌ای گفته است: «یکی از شرایط داستان و رمان خوب این است که نویسنده مسائل زمان خودش را در قالب شرایط همیشگی زندگی و در قالب زندگی ذهنی همیشگی بشر بیان کند... نه در قالب مسائل روزنامه‌ای زمان.» برای رسیدن به چنین هدفی، در داستان‌های فلسفی‌اش به جای قراردادهای اجتماعی، ماهیت زندگی بشر و آفرینش را زیر ضربه‌های طنزی قرار می‌دهد که با حزن و پوچی شاعرانه‌ای درآمیخته است. صادقی در اولین داستان‌هایش انسان‌هایی را تصویر کرد که با همه تردیدها و شکست‌ها، زندگی را باور داشتند. اما بعد به انسان‌هایی آونگان پرداخت که «در یک مرز میان باور کردن و باور نکردن سرگردان» هستند. «این‌ها دائم به مرحله‌ای از پوچی می‌رسند که واقعا احساس می‌کنند نمی‌توانند خودشان را راضی کنند. من دائم در روح خودم بین این دو جنبه سرگردانم. یک جنبه این امید که شاید بشود خوبی را، عدالت را برقرار کرد، شاید بشود جامعه‌ای ساخت که بتوان در آن زندگی کرد. اما با این همه زندگی پوچ است. بی‌هدف است و به تمامی می‌رسد، اما معلوم نیست چرا؟»

میرعابدینی همچنین با اشاره به تفاوت داستان‌های طنز با داستان‌های فلسفی صادقی نوشته است: «اگر در طنزهای اجتماعی نویسنده، کفه امید به زندگی بهتر - از طریق تمسخر نظم اجتماعی موجود - سنگینی می‌کند، در داستان‌های فلسفی بی‌هدفی و پوچی زندگی عمدگی می‌یابد. جای موقعیت‌های مشخص را غیرواقعیت‌های بی‌زمان گرفته است. و آدم‌های آونگی با ترس و نومیدی گرفتار چنین نیروهای مرموزی می‌شوند که در فهم نمی‌گنجند؛ وضعیتی که هرچند بازتابی فلسفی از چنان شرایط اجتماعی است که انسان‌های بدون تأمین روحی و اجتماعی را گرفتار نومیدی‌ها، محکومیت‌ها و مجازات‌ها می‌کند، اما چنان تجرید و کلیت تخیلی می‌یابد که جنبه‌ای فراواقعی پیدا می‌کند. از زاویه‌ای که صادقی می‌نگرد مسأله‌ای که در اساس درباره آدم‌ها و وقایع عادی است، بعدی متافیزکی می‌یابد. این زمینه در تمام داستان‌های فلسفی نویسنده تکرار می‌شود و غرابتی خاص به آن‌ها می‌دهد. انسان‌های این داستان‌ها که در درک اسرار عالم وجود گم‌ گشته‌اند، در دنیایی نامفهوم می‌زیند که در آن هیچ احساس امنیت و آرامشی نیست.»

بهرام صادقی که در سال‌های پایانی عمرش دیگر داستان نمی‌نوشت، در شامگاه دوازدهم آذر ۱۳۶۳ به دلیل ایست قلبی در منزلش در تهران درگذشت.

 انتهای پیام 

منبع: ایسنا

کلیدواژه: بهرام صادقی جشنواره فیلم فجر 1402 جشنواره های فجر 1402 باستان شناسي دفاع مقدس داستان های فلسفی بهرام صادقی انسان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۰۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کودکان با شعر زندگی موفق‌تری خواهند داشت

به گزارش خبرگزاری مهر، امیراسماعیل آذر نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی میهمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و با حامد علامتی مدیرعامل کانون برای طراحی و اجرای برنامه‌های ترویج شعرخوانی و مشاعره در بین کودکان و نوجوانان گفتگو کرد.

امیراسماعیل آذر مجری برنامه‌های مشاعره محور صدا و سیما در این نشست به دعوت علامتی برای همکاری در حوزه پرورش استعدادهای ادبی و شعری کودکان و نوجوانان ایرانی و ترویج فرهنگ و زبان فارسی در بین بچه‌ها پاسخ مثبت گفت و برای همکاری در این زمینه اعلام آمادگی کرد.

این شاعر و مترجم دیروز شنبه ۸ اردیبهشت و در جمع مدیران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به اهمیت شعر و ادبیات در تربیت کودکان گفت: اگر شعر در وجود کودکان متمکن و جایگزین شود و بچه‌ها با این مفاهیم آشنا شوند آن‌ها در زندگی آینده انسان‌های موفق‌تری خواهند شد. نتیجه یک بررسی گذرا نشان داد که این کودکان در زندگی خود انسان‌های آرام و دور از خشونت بودند و آنان محصول شعرها هستند.

اسماعیل آذر ضمن اظهار خوشحالی از حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌عنوان یک مجموعه ریشه‌دار گفت: من یک معلم هستم و در دانشگاه تدریس می‌کنم اما در همه این سال‌ها کانون همیشه یکی از محورهای ذهن من بوده و هر مجموعه‌ای که پشتوانه نداشته باشد محکوم به فناست اما پشتوانه کانون اندیشمندان و شخصیت‌های بزرگی هستند که سبب رشد این مجموعه شده‌اند و اکنون ما زیر سایه آن‌ها نشسته‌ایم و حرف می‌زنیم.

وی با اشاره به تاریخ کهن قصه و قصه‌گویی در ایران گفت: در برخی از دوره‌های تاریخی و از زمان صفویه، قصه‌گویی به یک منصب تبدیل شد و در دوران قاجاریه هم ناصرالدین شاه، «قصه‌گو» یی ویژه داشته و فخرالدوله دختر او این قصه‌ها را می‌شنیده و می‌نوشته است.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: آن‌چه امروز رایج است شعر است که در ایران پشتوانه دارد و در ضمیر ایرانیان نهفته است و همه ما با شعر بزرگ شده‌ایم. در حال حاضر هم با حرکت‌هایی که در حوزه ترویج مشاعره راه انداخته‌ایم خوشبختانه تعداد کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به شعر افزایش قابل توجهی داشته است. بچه‌ها دوست دارند شنیده شوند.

اسماعیل آذر گفت: من کانون پرورش فکری را دوست دارم و معتقدم از آموزش و پرورش و صدا و سیما هم می‌تواند مهم‌تر باشد چرا که این مجموعه می‌تواند انسان بسازد در حال حاضر بسیاری از شعرهای بچه‌ها محصول ذوق آن‌هاست نه دانش و تجربه‌های نو آنان، به همین دلیل باید بچه‌ها را با شاعران قدیمی آشنا کنیم.

پیشنهاد این نویسنده و مترجم، راه‌اندازی جریان مشاعره در مراکز کانون سراسر کشور با استفاده از فناوری‌های جدید و فضای مجازی بود و او اعلام آمادگی کرد تا مربیان کانون در زمینه آموزش شعر به بچه‌ها تحت آموزش قرار بگیرند و شعرهای بسیار ساده و قابل فهم برای کودکان جمع‌آوری و منتشر شود.

برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصه‌گویی استفاده کنیم

در ادامه حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سخنانی از اسماعیل آذر به‌عنوان یکی از قله‌های مسلّم ادبیات و شعر نام برد و گفت: ما به دنبال این هستیم که از تجربه‌های ایشان استفاده کنیم و درخواست می‌کنیم در ساخت برنامه‌هایی برای کودکان در حوزه شعر و شعرخوانی به ما کمک کنند.

وی افزود: برنامه ترویج شعرخوانی و مشاعره با سه سیاست محوری سال ۱۴۰۳ یعنی مرکز محوری، مخاطب محوری و نوجوان محوری کاملاً مطابقت دارد.

مدیرعامل کانون پرورش فکری با بیان این که کانون قصد ندارد گرفتار روزمرگی شود، گفت: قصد داریم در این حوزه کارهای ماندگاری را که شمولیت داشته باشد از خود به یادگار بگذاریم. برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصه‌گویی استفاده کنیم و البته ابزار رسانه که بسیار مهم است.

وی اهمیت ایجاد یک پیوست رسانه‌ای برای تمامی برنامه‌های فرهنگی و هنری را یادآور شد و گفت: کودکان و نوجوانان امروز غرق در گوشی هستند و ما باید از ظرفیت رسانه‌ها به‌ویژه رسانه ملی و فضای مجازی برای ترویج ادبیات استفاده کنیم.

علامتی با تاکید دوباره بر این‌که احیا کانون و بازگرداندن آن به دوران درخشان دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی گفت: این امر تصمیمی راهبردی است و قصد داریم هر کار خوبی که انجام شده است ادامه دهیم و تقویت کنیم و اگر می‌بینیم کاری مناسب زمان فعلی نیست، حتماً تغییر خواهیم داد.

اعضا کانون پرورش فکری گنجینه همیشه درخشان عرصه هنر و ادبیات هستند

در ادامه محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری گفت: اعضای کانون پرورش فکری به عنوان گنجینه‌ای هستند که همیشه در رویدادهای هنری و ادبی و سینمایی کشور درخشیده‌اند.

در ادامه سمیه‌سادات ابراهیمی مدیرکل حوزه مدیرعامل، روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری گفت: سیاست کانون گسترش زبان و ادبیات فارسی با بهره‌گیری از خلاقیت و نوآوری است و ما در این زمینه از طراحی برنامه‌های ترکیبی برای کشف استعدادهای نوجوانان در قالب‌های مختلف استقبال می‌کنیم.

در ادامه محمدحسین علی‌مددی دستیار رسانه‌ای مدیرعامل کانون پرورش فکری از حضور اسماعیل آذر در کانون استقبال کرد و گفت: با حضور شما و از راه طراحی برنامه‌های تلویزیونی و بهره‌گیری از قالب‌ها و طرح‌های گوناگون و جذاب، نشر کتاب و… می‌توانیم به گسترش زبان و ادبیات فارسی کمک کنیم.

در ادامه مجتبی حاذق مدیر آفرینش‌های ادبی و هنری کانون پرورش فکری گفت: طرح‌های در دست اجرا این مجموعه مانند کارگاه‌های خوانش متن، یا پروژه استعدادیابی نوجوانان در قالب باشگاه ادبی قاف را ظرفیت‌های مناسبی برای اجرای برنامه مشاعره است.

در ادامه عباس محمددینی مدیرکل نظارت بر انتشارات اظهار امیدواری کرد از دیدگاه‌ها و مشورت‌های اسماعیل آذر برای ایجاد بانک ایده انتشارات و نشر کتاب‌هایی جذاب و موردپسند کودکان و نوجوانان در حوزه اساطیر و ادبیات کهن در کانون بتوانیم استفاده کنیم.

در ادامه مجتبی دانشور مدیرکل نظارت بر چاپ و توزیع محصولات کانون از ارائه بیش از یک هزار عنوان کتاب در سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران توسط کانون پرورش فکری خبر داد و گفت: امسال در نمایشگاه ۶ تا ۸ عنوان کتاب شعر نوجوان هم رونمایی می‌شود. سیاست کانون اکنون تجاری‌سازی محصولات و توزیع آن در همه فروشگاه‌ها و کتاب‌فروشی‌های غیر کانون بوده است. مطمئن هستم با حضور آقای آذر انتشار این کتاب‌ها وضعیت بهتری پیدا می‌کند.

در پایان این نشست اسماعیل آذر با همراهی مدیرعامل کانون پرورش فکری از کتاب‌خانه مرجع کانون بازدید کرد و به عضویت افتخاری این کتاب‌خانه درآمد.

کد خبر 6091114 زینب رازدشت تازکند

دیگر خبرها

  • کودکان با شعر زندگی موفق‌تری خواهند داشت
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • ۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
  • کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • روایتی از تشابه ماجرای بابک خرمدین با فیلمی که نامش تغییر کرد
  • نوری: داور دو پنالتی ملوان را ندید
  • کتاب «یوسف گم گشته باز آید» در ماهشهر منتشر شد
  • زندگی سخت است آیا فلسفه می‌تواند کمک کند؟